یادداشت/با بچه محل های امام رضا ع (۱)

سعی می کنم در کنار معلمی  دانشگاه و انجام مشغله اداری روزانه در فرصت های پیش رو و مناسبت های خاص وظیفه طلبگی ام را هم فراموش نکنم .

راستش خیلی دوست داشتم ایام ارتحال امام ره و نیمه خرداد را به یکی از استان های جنوبی مثل هرمزگان بروم اما دعوت دوستان از خراسان شمالی مسیر دیگری را رقم زد . از سویی دعوت به مراسم پایانی جشنواره ملی عکس رضوی در یازدهم خرداد باعث شد قدری زودتر کوله بار سفر بربندم .

در فرودگاه مشهد با همراهی دوستان اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوی که مدتی است یکی از عزیزان آزاده سکان اداره کلش را بر دوش گرفته عازم محل اقامت شدم .هتل فرهنگ و هنر در خیابان ۱۰ دی غربی که به دلیلی که به زودی آشکار می شود آرزو می کنم کاش جای دیگر رفته بودم .

پس از کمی استراحت به قصد اقامه نماز و زیارت حضرت عشق ، قبله هشتم که دلدادگان کویش ، رضاجانش می خوانند عازم حرم شدم .

 قدری منتظر ماشین ماندم ؛ به صاحب تاکسی گفتم حرم ، روی صندلی پشتی مسافر بود نمی دانم چرا گفت دربستی می برمت ! حوصله نداشتم بپرسم پس قصه این مسافر چیست ، فقط گفتم ممنونم و به انتظار ادامه دادم  . دو سه دقیقه بعد ، یکی ترمز زد ؛ قصد زیارت داری ؟ گفتم بله . بیا بالا . در میانه راه کرایه را تقدیم کردم گفت من شغلم مسافرکشی است ولی الآن خودم هم قصد زیارت دارم و از زائر پول نمی گیرم . تفاوت دیدگاه ها و رفتارهای آدم ها ناخودآگاه در ذهنم رژه رفت .

از باب الجواد وارد حرم شدم عجب شور و نوا و حال و هوایی بود . زائران رضا به ساکنان بهشت می ماندند .  صف های نماز جماعت در صحن رسول اعظم ص  کم کم در حال شکل گیری بود . در فرصت باقی مانده زیارت خاصه امام رضا علیه السلام زیارت امین الله و برخی ادعیه و اذکار وارده را با یاد ملتمسین دعا ، صاحبان حق و به نیابت از والدین ، اولیاء ، شهدا و دوستان خواندم . امام جماعت قرائت متین و دلنشینی داشت حضور انبوه مومنان آن هم در شامگاه اول ذی القعده مولد فاطمه معصومه سلام الله علیها و آغاز دهه کرامت حقا روح نواز و معنویت فزا بود . پس از نماز هم مختصر دعا و زیارت داشتم و آهنگ بازگشت به هتل کردم  .

گرچه به طور جدی میل شام خوردن نداشتم اما وارد رستوران شدم .  از شماره اتاقم پرسید و در گوشی گفت بهای شام که حالت بوفه و باز دارد به دوش خود شماست گفتم اشکالی ندارد . کاسه ای سوپ خوردم و پای حساب رفتم رمز کارت را گفتم و لحظاتی بعد پیام آمد ۲۹۵ هزار تومان ! حافظه ام یاری نمی کرد که تا به حال چنین گران غذا خورده باشم .کاستی های دیگری هم در اتاق بود به تعبیری هتل واقعا شیک بود از حق نگذریم رفتار پرسنل بسیار مجلسی و آوانگارد بود اما نحوه سرویس دهی یاد آور مثل آفتابه لنگ هفت

 دست ،شام و ناهار هیچی ، بود . از شما چه پنهان با خاطره دیشبی قید صبحانه را هم زدم .موقع تخلیه اتاق در برگه نظرخواهی چیزهایی نوشتم که تسویه حسابم را با تاخیر مواجه کرد . می گفتند همکار ما اشتباه کرده بالاخره عذرخواهی کردند و پول مرا هم  زورکی برگرداندند به آنها گفتم من به قانون بد  شما متعرضم بحث شخصی ندارم و مساله را با معاون وزیر در میان گذاشتم قول داد پیگیری کند .بالاخره عازم خراسان شمالی شدیم تا به برنامه ها برسیم .

" با مردم تا اوج"

کانال اطلاع رسانی و بیان دیدگاه های آزاده سرافراز، #دکتر_قاسم_جعفری،معاون امور نظارت و هماهنگیِ معاونت پارلمانی ریاست جمهوری،نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی،...

https://t.me/bamardomtaouj